معنی مائده سالار در لغت نامه دهخدا

سفره چی را گویند و در هندوستان چاشنی گیر خوانند. (برهان) (آنندراج). سفره چی و چاشنی گیر. مائده نه. (ناظم الاطباء). خوانسالار:، تا هشت بهشت آمد یک مائدۀ بزمت، شد مائده سالارت سالار همه عالم.، خاقانی.، مائده سالار صبح نزل سحرگه فکند، از پی جلاب خاص ریخت ز ژاله گلاب.، خاقانی

معنی مائده سالار در فرهنگ لغت هوشیار

خوانسالار چاشنی گیر خوان سالار سفره چی چاشنی گیر مائده نه

معنی مائده سالار - جستجوی لغت در جدول جو

مائده سالار(ءِ دَ / دِ)

لغت نامه دهخدا

مائده سالار

تصویری از مائده سالار — تصویر مائده سالار

فرهنگ لغت هوشیار

میده سالار

نانوا، نان پز

فرهنگ فارسی عمید

میده سالار

(مَ دَ / مِ دِ)

خوانسالار، نانوا و نان پز. (ناظم الاطباء). نان پز و ناظر و طباخ. (از آنندراج) (انجمن آرا). شخصی را گویند که نان می پزد. (آنندراج) (برهان). نان پز را گویند. (فرهنگ جهانگیری) :
آفاق را از جرم خور هم قرص وهم آتش نگر
هم مطبخ و هم خوان زر هم میده سالار آمده.
خاقانی.
و رجوع به میده شود

لغت نامه دهخدا

میده سالار

رئیس میده پزان، خوان سالار: آفاق را از جرم خود هم قرص و هم آتش نگر هم مطبخی هم خوان زرهم میده سالارآمده. (خاقانی)، کسی که نان میده پزد، نانوا نان پز

فرهنگ لغت هوشیار

معنی مائده سالار - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما